وقتی بحث حفظ تولید شیر در طول تنش حرارتی مطرح می شود، ما اغلب به دنبال تغییرات مکانیکی در گله هستیم. فن ها، آب پاش ها، مه پاش ها و سایر سیستم های تخفیف حرارت قطعا می توانند ابزارهایی سودمند در کاهش اثرات منفی تنش حرارتی باشند، ولی ریشه مشکل همیشه با اضافه کردن یک فن دیگر حل نمی شود. گاهی اوقات، یک تغییر در مدیریت نیروی کار دقیقا چیزی است که شما نیاز دارید.
دکتر احسان محجوبی، اردیبهشت 94
چرا گاوها درگیر بوده اند؟
در این بخش مثالی واقعی از یک گاوداری 400 راسی که تحت مشاوره نویسنده مقاله (آقای پالی پُول) بوده است، مطرح می شود. در این دامداری مشکلاتی مربوط به تولید شیر، تولید مثل و سلامتی بوجود آمده بود در حالی که دامداری از نظر تاسیسات و پروتوکل های مدیریتی وضعیت خوبی داشته است.
میانگین سالانه تولید شیر در این دامداری 32 کیلوگرم و بسیار خوب بود، ولی این رقم در حدود 3/6 تا 4/5 کیلو در طول تنش حرارتی کاهش می یافت. مثل هر دامداری دیگه ای که نویسنده مشاور آن بوده است، روز اول را به مشاهده نحوه کار کردن تاسیسات و تجهیزات پرداخت. این مشاهده شامل موارد زیر بود:
– دنبال کردن گاوها در طول مسیرشان از بهاربند تا شیردوشی
– ارزیابی دقیق هر قسمت از زندگی روزانه دام ها از خوراک تا شیردوشی
– جستجو به نبال یافتن عوامل بنیادی غیر عادی که می توانست دام ها را از پتانسیل ژنتیکی شان در تولید شیر باز دارد.
نویسنده متوجه شد که دام ها در استال هایشان آسوده به نظر می رسیدند و خوراک با کیفیتی نیز در آخور دریافت می کردند. سیستم های تخیف حرارت که شامل ترکیبی از فن و آب پاش بودند به طور موثری در حال کار بودند. کل شرایط و تکنیک های سر و کله زدن با گاو و شیردوشی رضایت بخش بودند.
نویسنده بالاخره گیر کار و مشکل را در حالی که گاوها را تا سالن انتظار دنبال کرده بود، پیدا کرد. آنها در سالن انتظار شیردوشی که بسیار خفه بود و هیچ سیستم سرمایشی در آن وجود نداشت به مدت زیادی نگه داشته می شدند. در حقیقت، بین 3 وعده شیردوشی، اینجا جایی است که گاو حدود 6 ساعت در روز را سپری می کرد – یک چهارم کل زمان روز!
حالا مشخص شد که چرا تولید افت کرده است و چرا دام ها به پتانسیل خود نمی رسند. هر دقیقه ای که آنها در سالن انتظار سپری می کردند می توانست زمانی باشد که آنها در استال های راحت خود با فن و آب پاش یا سر آخور های خود باشند.
این بازه زمانی محدودیت از خوراک منجر شده بود که گاوهای خشک لاغر باشند و نتوانند بعد از زایش پیک خوبی داشته باشند. طبیعتا، تولید مثل نیز به عنوان نتیجه ای از این عوامل به تاخیر افتاده بود.
وقفه در سالن انتظار
قدم بعدی این بود که دریابیم به چه علتی گاوها اینقدر طولانی در سالن انتظار نگه داشته می شدند. آنها در یک شیردوشی دوبل-16 واحدی شیردوشی می شدندف که نسبت به ابعاد گله بیش از حد بزرگ بود. اما مسئله فقط این نبود.
با بررسی های بیشتر مشخص شد که دقیقا چه اتفاقی دارد می افتد. شیردوش ها عجله ای برای دوشیدن گاوها نداشتند چرا که آنها ساعتی حقوق می گرفتند و بازده شیردوشی اولویت آنها نبوده است. بنابراین، شیردوش ها داشتند هم زمان شیردوشی و هم زمان نگه داشتن گاوها در سالن انتظار را 2 برابر آنچه که مورد نیاز بود طول می دادند.
آیا این به معنی این بود که دامداری کارگران بدی دارد؟ نه ضروتا. ساختار مدیریتی گله آنها را به سمتی برده بود که با طول دادن شیردوشی پول بیشتری بدست آورند.
شیردوشی بیشتر با نیروی کارگری کمتر
با دانستن این نکته، نویسنده تغییراتی در جدول زمانی ایجاد کرد و کارگران را کاهش داد. کارگران بهتر را در 2 شیفت 10 ساعته به شیردوشی انتقال داد و 2 ساعت زمان استراحت دستگاه ها تعیین شد. با شیفتی پرداخت کردن حقوق، مشوق اصلی حالا تمام کردن سریعتر شیردوشی بود، نه طول دادن زمان شیردوشی.
نویسنده همچنین یک شیردوشی دیگر هم به برنامه اضافه کرد، یعنی 4 بار شیردوشی به جای 3 بار شیردوشی آن. به عبارت دیگر 2 بار شیردوشی در هر شیفت بدون اضافه کردن کارگر اضافی. با این تغییر، هزینه کلی کارگری کاهش یافت و تعدادی کارگر پاره وقت هم از دامداری رفتند.
در مورد گاوها، باوجودی که تعداد بیشتری در روز دوشیده می شدند ولی کل زمان سپری شده در سالن انتظار 2 ساعت در روز کاهش یافته بود. یعنی 2 ساعت بیشتر در اصطبل و جایی که آنها خنک می شوند و دسترسی به خوراک دارند و می توانند شیر بیشتری تولید کنند.
تولید شیر حالا به اندازه 5/4 کیلو افزایش یافته است و در طول تنش حرارتی تولید کمتر کاهش پیدا می کند. خوراک مصرفی افزایش یافته، نرخ آبستنی به 29% درصد رسیده است و گاوهای تازه زا مشکل کمتری دارند.
به طور کلی، مدیریت گاو در این دامداری رضایت بخش بود و مشکل فقط مدیریت منابع انسانی بود. بنابراین، وقتی می خواهید برای تنش حرارتی در دامداری برنامه ریزی کنید، بخاطر داشته باشید که همیشه فن نمیتواند آن را حل کند.