سيستمهای اسکور بندی بالينی در گوسالههای نوزاد
-
مقدمه
اسکور بالینی (Clinical scores) يکی از موارد مهم در مدیریت پرورش گوسالهی نوزاد (در آغاز تولد و هفتههای نخست پس از تولد) است. اسکورهای بالینی برای ارزیابی زندهمانی گوسالهی نوزاد و تشخیص و نظارت بر اسهال و بیماریهای تنفسی گوساله استفاده میشود. اين اسکورها به دامپزشکان و دامپروران کمک میکند تا گوسالههایی را که نیاز به کمک دامپزشکی دارند، بهسرعت شناسايی کنند. اسکورهای بالینی درواقع اعدادی هستند که به يک گوساله داده میشوند تا همبستگی ميان احتمال بروز بيماری (اسهال يا بيماریهای تنفسی) و ويژگيهای ظاهری گوساله را برقرار نمايند و به دامپزشک کمک میکند تا گوسالههایی را که نیاز به کمک دامپزشکی دارند، شناسایی کند.
نرخ گزارش شدهی مرگومیر گوساله در کشورهای اروپایی از 3.87 تا 7 درصد متغیر است و بیشترین خطر مرگ در طول 4 هفتهی نخست زندگی رخ میدهد.
مرگ و میر گوساله
مرگومیر گوساله در این دوره را میتوان به دو بخش دستهبندی کرد:
- مرگومیر پریناتال (Perinatal): مرده زایی پس از 260 روز بارداری تا 48 ساعت پس از تولد؛
- مرگومیر نوزادان (Neonatal mortality): مرگ گوساله بین 3 تا 30 روزگی پس از تولد.
گزارشها نشان دادهاند که دلايل اصلي مرگومیر پريناتال (يا مردهزايی) در درجهی نخست، سختزايی و آسيبهای ناشی از آن (کمبود اکسیژن و ترومای حاصل از سختزايی)، و تا حد بسیار کمتری، مرگ درونرحمی و خروج زودرس جفت (Placental expulsion) ميباشد. اين در حالی است که اسهال و ذاتالریه شایعترین علل مرگ نوزادان پس از تولد هستند. بااینحال، در بیشتر موارد، فاکتورهای چندعاملی (Multifactorial) سبب مرگومیر گوسالهها میشوند. منظور از فاکتورهای چندعاملی، ترکیبی از عوامل مادری (Dam factors)، عوامل عفونی و مدیریت غیر بهینه است.
خطر بروز مرگومیر پریناتال، طی سالهای اخیر افزایش یافته است. افزایش مرگومیر پریناتال در کشورهای پيشرفته موجب مشکلات زير شده است:
- کاهش شمار گوسالهها بهعنوان جایگزینی برای دامهای حذف شده (برای کشتار يا فروش)؛
- کاهش کارايی توليد؛
- به تأخیر انداختن پيشرفت ژنتيکی.
درنتیجه، برنامههای مديريتی که مرگومیر در گوسالههای نوزاد را به حداقل برسانند، برای دامپروران بسيار ارزشمند خواهند بود. يک ابزار ارزشمند برای این منظور، کاربرد سیستمهای رتبهبندی (Scoring system) است که دامداران و دامپزشکان را قادر میسازد تا یک رویکرد سیستماتیک در این زمینه درپیش گیرند. سیستمهای رتبهبندی، ابزاری برای ارزیابی عینی و بیان وضعیت بالینی و دستهبندی گوسالههای بیمار هستند.
-
اسکورهای زندهمانی (Viability Scores)
2-1- اسکور آپگار (APGAR Score)
در کشورهای پيشرفته، برنامههای مراقبتهای پيش و پس از زایمان منجر به موفقیت بسیار بالایی برای پیشگیری از مشکلات در نوزادان تازه متولدشدهی انسان شده است. بخشی از این موفقیت به دلیل الزام انجام روشهای استاندارد برای بررسی سلامت و زندهمانی (با استفاده از رتبهدهی یا اسکور) در عرض چند دقیقهی نخست پس از تولد نوزاد انسان است. در سال 1953 نخستين روش رتبهدهی زندهمانی نوزاد انسان، توسط پزشکی آمريکايی به نام ویرجینیا آپگار (Virginia Apgar) باهدف امکان ارزیابی همهی نوزادان انسان در سراسر جهان و تحت تمام شرایط بالینی ممکن، پيشنهاد و اجرا شد. این رتبهبندی شامل پنج فراسنجهی زير بود:
- ضربان قلب (Heart rate)؛
- تلاش تنفسی (Respiratory effort)؛
- تحریکپذیری انعکاسی يا رفلکسی (Reflex irritability)؛
- تونوس ماهيچهای (Muscle tone)؛
- رنگ (Color).
هدف این رتبهبندی، ارزیابی اختلالات يا ناپايداريهای هِمودینامیکی (Hemodynamic compromise or instability) در نوزاد انسان بود. دانش هِمودینامیک به دانشی گفته میشود که در آن به بررسی دینامیک جریان خون (حرکتشناسی خون) یعنی کاهش، افزایش یا توقف جریان خون در بافتهای گوناگون بدن پرداخته میشود. دینامیک جریان خون ارتباط مستقیمی با سیستم قلبی – رگی، سیستم عصبی، سیستم ماهیچهای، سیستم تنفسی، سیستم هورمونی و … دارد؛ ازجمله ارزیابیهای هِمودینامیکی نوزاد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سیانوز (Cyanosis): کبودي پوست به دليل کمبود اکسيژن خون؛
- هایپوپِرفیوژن (Hypoperfusion): کاهش يا اُفت جريان خون به يک بافت يا اندام؛
- بردیکاردی (Bradycardia): کاهش شمار ضربان قلب به زير حدِ بهنجار؛
- هایپوتونی (Hypotonia): کاهش تونوس ماهيچههاي اسکلتی؛
- توقف تنفسی یا آپنه (Respiratory depression, or apnea).
- تدوین و گردآوری: دکتر محمد چمنی