مروری بر عوامل منجر به کولیک در اسب
کوليک اصطلاحی است که برای توصيف درد شکم به دليل اختلال در کارکرد دستگاه گوارش به کار برده میشود. کوليک يکی از مهمترین دلايل مرگومیر اسبها میباشد. تاکنون بيش از 70 دليلِ گوناگون برای بروز کوليک ارايه شده است.
از مهمترين دلايل کوليک میتوان به موارد زير اشاره کرد:
- ناتوانی دستگاه گوارش در هضم مواد غذايی پُرنشاسته؛
- تجمع گازهای تخميری در رودهها؛
- کاهش جريان خون به بخشهايی از دستگاه گوارش (ايسکمی، Ischemia)؛
- جراحیهای دستگاه گوارش (بهویژه جراحی برای درمان کوليک قبلی)؛
- رشد باکتریهای پاتوژن در روده (بهویژه perfringens و C. difficile)؛
- انسداد روده به دليل فلج شدن ماهيچههای بخشهايی از روده و تجمع مواد غذايی هضمنشده؛
- و … .
اسیدوز و لنگش
ناتوانی دستگاه گوارش در هضم مواد غذايی پُرنشاسته، سبب ورود اين مواد (به شکل هضم نشده) به رودهی بزرگ و تخمير شديد آنها توسط ميکروبهای اين بخش میشود. نتيجهی اين تخميرِ شديد و غیرقابلکنترل، توليد مقدار زيادي اسيد و گازهای تخميری است که منجر به کوليک میشود. تجمع گاز در روده موجب اعمال فشار زيادی به رگهای خوني و تنگ شدن آنها و به دنبال آن کاهش جريان خون به روده (ايسکمی) میشود. توليد مقدار زيادی اسيد (لاکتيک اسيد) در رودهی بزرگ موجب بروز اسيدوز (Acidosis) و مشکلات ناشی از آن میشود. اسیدوز اثرات مخرب زیادی بهدنبال دارد که 2 مورد از آنها شامل:
- اسيد لاکتيک، اسيدی قوی بوده و ديوارهی روده را تخريب و سبب خونريزی در روده میشود. به دنبال تخريب ديوارهی روده، ميکروبهای روده از طریق جريان خون خود را به کبد میرسانند. ورود اين ميکروبها به کبد سبب بروز سيروز کبدی (Hepatic cirrhosis) و عواقب ناهنجار ناشی از آن میشود؛
- اسيد لاکتيک موجب مرگ و تخريب سلولی باکتریهای گرم منفی میشود. ديوارهی اين باکتریها دارای مواد ليپوپلیساکاريدی (LPS) بهشدت التهابزا است که پس از ورود به جريان خون، به بافت سُمها رفته و باعث بروز واکنشهای التهابزا در بافتهای سُم و در نهایت لنگش میشوند.
کولیت ايسکميک
يکی ديگر از دلايل مهم کوليک در اسب، رشد بیش از حد باکتریهای کلستريديومی بهویژه Clostridium perfringens و Clostridium difficile در روده است. اين دو باکتری بيماریزا در حالت عادی در روده با جمعيتی اندک وجود دارند، ولی در صورت ايجاد شرايط مناسب، بهسرعت رشد کرده و بهشدت تهاجمی میشوند. هجوم اين باکتریها به بافت روده سبب التهاب و تورم رودهها میشود؛ اختلالی که به آن کوليت کلستريديومی (Clostridial colitis) گفته میشود. اين نوع کوليت موجب خونريزی، شکمدرد، اسهال و تورم روده میشود (که شکلی خطرناک و مرگآور از کوليک در اسب است). اين باکتریهای مضر (بهويژه Clostridium perfringens) با توليد آنزيمهای تجزیهکنندهی نمکهای صفراوی، موجب عدم گوارش چربیها در روده و ورود آنها به رودهی بزرگ میشوند (نمکهای صفراوی نقشی پايهای در گوارش چربیها دارند).
تخمير چربیها در رودهی بزرگ موجب تجمع گاز و اسهال چرب يا استئاتوره (Steatorrhea) و شکمدرد در اسب میشود. رشد اين باکتریها همچنين منجر به توليد سموم باکتريايی خطرناکی مانند توکسينهای آلفا، بتا، اپسيلون، آيوتا، بتا-2 و Tcd A میشود. اين سموم منجر به آسيب در دستگاه گوارش میشوند و علاوه بر آن از طریق خون، خود را به بافتهای سُم میرسانند. سموم واردشده به بافت سُم باعث بروز واکنشهای التهابزا در بافت سُم و لنگش میشوند. يکي ديگر از اثرات ناهنجار اين سموم باکتريايی، تنگ کردن رگهای خونی روده و بروز کوليت ايسکميک (Ischemic colitis، کوليت ناشی از کاهش جريان خون در روده) است. کوليت ايسکميک موجب کاهش جريان خون به روده و اُفت حرکات روده (يا فلج شدن ماهيچههايی روده) و به دنبال آن انسداد روده میشود (که ممکن است انجام عمل جراحی برای رفع انسداد را اجتنابناپذير کند).
سایر عوامل
البته بايد توجه داشت که لنگش ممکن است به دلايل ديگری بهجز موارد بالا نيز رخ دهد که مهمترين آنها بيماری کوشينگ (Cushing disease) است. بيماری کوشينگ نوعي اختلال هورمونی به علت کمبود توليد دوپامين در مغز است که به دلايل ناشناختهای منجر به بروز لنگش در اسبهای مُسن (بالاي 10 سال) میشود.
علاوه بر عوامل بالا، عوامل دیگری نیز سبب بروز کوليک در اسب میشوند ازجمله کِرمهاي انگل، مشکلات دندانی، جيرهی غذايی نامتعادل (بهویژه جيرههای با فيبر کم)، تغيير ناگهانی جيره، آلودگی خوراک به سموم شيميايی يا قارچی، انواع تنشهای محيطی، غلتيدن اسب، تجمع سنگریزهها در روده و … .
دکتر محمد چمنی