مدیریت گله برای بهبود بازده خوراک و سودآوری
متاسفانه در 50 سال اخیر ما هلشتاین هایی را انتخاب کرده ایم که جثه بدنی بزرگتری داشته اند. حال زمان آن است که دست از طرفداری از آن ها بر داریم. آنها صنعت گاو شیری را کم بازده تر می کنند.
بازده تبدیل خوراک به شیر در بسیاری از مزارع اهمیت دارد چرا که اثر عمده ای روی سود آوری و حفاظت از محیط زیست در صنایع لبنی دارد. بازده خوراک در گاوهای شیری در امریکای شمالی در 50 سال گذشته دو برابر شده است، که عمدتا در نتیجه انتخاب و مدیریت گاوها در جهت افزایش سطح تولید صورت گرفته است.
افزایش سطح تولید منجر به استفاده درصد بیشتری از خوراک برای تولید شیر (به جای نگهداری دام) می گردد. گاوهای ممتاز شیری امروزی در حال حاضر انرژی خوراک را 3 برابر بیشتر به سمت تولید شیر (به جای نگهداری) تفکیک می کنند.
بعید است که دیگر بتوان پیشرفت خیلی بزرگی را در بازده خوراک از طریق افزایش تولید شیر هر گاو ایجاد کرد. در واقع، باید روی این امر متمرکز شویم که چگونه می توان شیر بیشتری به ازای هر واحد خوراک دریافتی تولید کنیم.
ساده ترین تعریف بازده خوراک “شیر تولیدی به ازای هر واحد خوراک مصرفی است”، ولی این تعریف نه توجهی به چگالی انرژی خوراک های مختلف در یک جیره و ترکیب شیر دارد، و نه توجهی به افزایش یا کاهش وزن می کند.
بنابراین، بهتر است در مورد بازده تبدیل انرژی خوراک به انرژی شیر و بافت های بدن بحث کنیم.
انرژی خوراک در دو مسیر اصلی مصرف می شود. انرژی خوراک به صورت ترکیبات شیمیایی خوراک که به انرژی خالص (NE) تبدیل می شوند و بخشی به صورت انرژی موجود در مدفوع، ادرار، حرارت و گازها ازاد می شود، در می آید.
بخشی از انرژی خالص خوراک به صورت بافت های بدن و شیر در می آید، ولی بخشی از آن به حرارت لازم برای نگهداری تبدیل می شود که برای بقای دام مورد نیاز است. بازده انرژتیک در واقع انرژی ذخیره شده در فرآورده ها تقسیم بر انرژی مصرف شده است.
بازده خوراک باید در سطح فارم مورد بررسی قرار بگیرد و باید اتلاف خوراک و قابلیت فروش محصولات، و نیز ارزش اقتصادی خوراک و ترکیبات شیر در طول دوره زندگی گاو را در نظر بگیرد.
مهمترین عواملی که بازده خوراک را در سطح فارم تحت تاثیر قرار می دهند شامل انرژی شیر تولیدی به ازای هر گاو، وزن بدن (که با نیاز نگهداری آن گاو مرتبط است)، طول عمر و درصدی از آن که گاو در حالت شیرده بسر می برد، صحت برنامه تغذیه ای در هنگام خوراک دادن و بازده تبدیل انرژی خوراک به انرژی خالص می باشد.
انرژی نگهداری دام ثابت در نظر گرفته می شود و متناسب با وزن بدن اوست. انرژی نگهداری در یک گاو هلشتاین معمولی حدود 10 مگاکالری انرژی خالص در روز است. اگر یک گاو در سطح نگهداری تغذیه شود و شیری تولید نکند بازده خوراک صفر درصد خواهد بود. به تدریج که خوراک بیشتری بخورد و شیر تولید کند، انرژی بیشتری در شیر وارد می شود.
اما، افزایش حاشیه در بازده با هر واحد افزایش در شیر تولیدی کاهش می یابد (بازده نزولی)؛ بنابراین افزایش بازده در افزایش تولید شیر از 20 به 30 کیلو کمتر از افزایش بازده از 10 به 20 کیلو شیر خواهد بود.
به علاوه، با افزایش سطح مصرف خوراک قابلیت هضم کاهش پیدا می کند و در نهایت بازده خوراک به حد ثابتی می رسد یا حتی با افزایش مصرف کمتر می شود. واقعا اطلاعاتی در مورد سطح بهینه تولید نسبت به وزن بدن وجود ندارد، ولی گاوهای ممتاز (بیش از 15 تن شیر در 305 روز) ممکن است در حد بهینه تولید به منظور حداکثر بهره وری باشند.
مدیریت به منظور بهبود بازده خوراک
در سطح فارم، می توان بازده را با افزایش شیر تولیدی به ازای هر روز از زندگی افزایش داد. افزایش ماندگاری گاو از سه شکم به 4 شکم، کاهش سن زایش از 26 به 22 ماهگی یا کاهش فاصله زایش از 14 به 5/12 ماه می تواند بهبودهای مشابهی را در بازده به صورت 10 درصد افزایش در شیر تولیدی روزانه به همراه داشته باشد.
یکی از جنبه های اغلب نادیده گرفته شده در بازده خوراک همان مدیریت خوراک است. حداقل کردن اتلاف خوراک نیازمند ارزیابی سالانه روش های برداشت، انتقال و انبار کردن موراد خوراکی، مخلوط کردن جیره ها و مدیریت آخورها است.
اما، هنگام ارزیابی مدیریت آخور، باید بخاطر داشته باشیم که افزایش خوراک مصرفی در گاوهای شیرده معمولا شیر به ازای هر گاو و بازده را افزایش خواهد داد. خوراک دادن به منظور حداکثر کردن مصرف و حداقل کردن اتلاف خوراک کاری است که نیازمند تعهد است.
تغذیه دام به منظور بازده خوراک بیشتر
در مراحل مختلف دوره شیردهی نیازهای تغذیه ای متفاوت خواهد بود و جیره بهینه برای حداکثر بازده خوراک و سودمندی نیز تغییر خواهد کرد. متاسفانه بیشتر فارمها (در امریکا) از یک TMR در کل دوره شیردهی استفاده می کنند. راهکار تک TMR معمولا نشاسته و پروتئین کمتری نسبت به سطح بهینه برای گاوهای پر تولید دارد ولی در همان زمان برای گاوهای ته شیر پروتئین و نشاسته زیادی دارد.
گاوهای تازه زا باید برای سالم ماندن تغذیه شوند و استفاده از مکمل های گران قیمت در جیره آنها توصیه می شود. گاوها در پیک تولید باید برای حداکثر شیر تولیدی تغذیه شوند؛ از آنجایی که خوراک مصرفی در آنها با پر شدگی شکمبه محدود می شود، باید با حداقل الیاف در جیره همراه با مقدار زیادی نشاسته قابل هضم برای افزایش انرژی مصرفی تغذیه شوند.
گاوهای ته شیر با BCS بالای 3 باید با نشاسته کمتر قابل تخمیر و الیاف قابل تخمیر بیشتر تغذیه شوند تا انرژی بیشتری را به سمت شیر بجای بافت های بدن تفکیک کنند و بنابراین کمتر چاق شوند.
گروه بندی تغذیه ای یا خوراک دهنده های کامپیوتری می تواند تولید شیر و سودآوری گاوهای سوپر را افزایش دهد و هزینه خوراک را در گاوهای ته شیر کم کند.
انتخاب گاوها در جهت بازده خوراک بالاتر
درگذشته انتخاب ژنتیکی به شدت بر روی تعریف فنوتیپ در دخترهای یک گاو نر تکیه کرده است. علم ژنومیک این مورد را تغییر داده است. حالا قادریم که صفات جدیدی مثل بازده خوراک را انتخاب کنیم که اطلاعات دختران آن در دسترس نیست. یک راه در انتخاب برای بازده خوراک این است که مبنای انتخاب را بر اساس تولید بالاتر قرار دهیم در حالی که خوراک مصرفی در کمترین مقدار باشد.
مصرف خوراک باقیمانده (RFI) معیاری است از خوراک مصرفی واقعی در برابر پیش بینی شده برای یک دام یا به عبارت دیگر RFI خوراکی است که دام مصرف می کند و برا اساس سطح تولید آن دام قابل توجیه نیست. انتخاب برای این صفت در استرالیا شروع شده است و به زودی در امریکا هم شروع خواهد شد ولی تا آن زمان انتخاب بر ضد جثه بدنی راه دیگری در رسیدن به بازده بیشتر است.
متاسفانه در 50 سال اخیر ما هلشتاین هایی را انتخاب کرده ایم که جثه بدنی بزرگتری داشته اند. حال زمان آن است که دست از طرفداری از آن ها بر داریم. آنها صنعت گاو شیری را کم بازده تر می کنند.
این جثه بزرگتر ممکن است قابل پذیرش باشد مادامیکه که منجر به شیر تولید بیشتری شود. اما، محققان میشیگان رابطه ژنتیکی بین وزن بدن و خروجی انرژی در شیر پیدا نکردد و در واقع یک رابطه ژنتیکی منفی بین وزن بدن و بازده خوراک پیدا کردند.
بنابراین، همگام با پژوهش های انجام شده در سال 2000 میلای و بر پایه افزایش بازده خوراک، سودآوری، آسایش دام و بقای دام، ایالات متحده باید انتخاب برای گاوهای بزرگتر را متوقف کند و به جای آن از شاخصی دیگر که شیر و ترکیبات شیر، گاو جثه کوچکتر و RFI منفی را دارد استفاده نماید.
نتیجه گیری و مفاهیم
در نتیجه انتخاب، تغذیه و مدیریت گاوها به منظور افزایش تولید شیر پیشرفت های عمده ای در زمینه بازده خوراک در 50 سال گذشته صورت گرفته است. از طریق افزایش بازده، سودآوری و بقای محیط زیست را افزایش داده ایم.
روزی خواهد رسید که گاوها را بر خلاف خوراک مصرفی (یعنی آنهایی که کمتر خوراک مصرف می کنند) انتخاب خواهیم کرد. ضمنا، انتخاب برای تولید شیر بیشتر معقول به نظر میرسد، ولی باید گاوهایی که اندکی جثه کوچکتری هم دارند را انتخاب کنیم.
به علاوه، باید وظیفه خود را در مورد تغذیه گاوها مطابق با نیاز های تغذیه ای آنها بهبود ببخشیم که اینکار از طریق گروه بندی یا خوراک دهنده های کامپیوتری انجام می پذیرد. اینکار بازده و سودآوری را بهبود خواهد داد.